کتاب نور

کتاب نور
«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ»

در مورد جمع قرآن و اينکه در چه زماني جمع آوري شده و چه کسي به اين کار دستور داد در بين علما اختلاف بوده و چند نظر در مورد آن وجود دارد :

 

1)) در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم جمع آوري شده است

2)) در زمان ابوبکر جمع آوري شده است

3)) در زمان عمر بن خطاب جمع آوري شده است

4)) شروع جمع آوري آن در زمان ابو بکر بوده است

5)) در زمان عثمان جمع آوری شده است

 

 

1. در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم

آيت الله خويي رحمه الله در اين زمينه و در رد سير اقوال بسيار تلاش کرده و آن ها را مخالف با کتاب و سنت و عقل مي داند: وی در این باره می‌نویسد:

«نسبت دادن جمع آوري قرآن به خلفا و دوران بعد از رحلت پيامبر اکرم (ص) امري است موهوم و پنداري است غلط و بي اساس كه با قرآن و سنت و عقل مخالف می‌باشد. قرآن در دوران خود پيامبر و به دستور و نظارت وي انجام گرفته است.»

 

طبق آنچه مرحوم طبرسي از سيد مرتضي علم الهدي نقل کرده است:

 إن العلم بصحة نقل القرآن كالعلم بالبلدان والحوادث الكبار مما توفرت الدواعي على نقله ... إن القرآن كان على عهد رسول الله ( ص) مجموعا مؤلفا على ما هو عليه الآن ...  أن جماعة من الصحابة مثل عبد الله بن مسعود وأبي بن كعب وغيرهما ختموا القرآن على النبي ( ص) عدة ختمات ، وهو يدل بأدنى تأمل على أنه كان مجموعا مرتبا غير منشود ولا مبثوث .

به درستيکه علم به درست بودن قرآن ، مانند علم به شهرها و حادثه هاي بزرگي است که غرض و نيت براي نقل آن زياد است ؛ ...قرآن در زمان رسول خدا به صورت جمع آوري شده و تاليف شده مانند الان بوده است ؛... عده اي از صحابه مانند عبد الله بن مسعود و ابي بن کعب و غير آن دو قرآن را به طور کامل در زمان رسول خدا چندين بار ختم کرده بوند ؛ و اين مطلب با کوچکترين توجهي دلالت مي کند که قرآن گرد آوري شده و به ترتيب بوده است و  اينطور نبوده که بخواهند به دنبال جزء جزء آن بگردند و پراکنده نيز نبوده است .

 

2. در زمان ابوبکر

شيخ مناع قطان مي گويد :

قد عرفنا أن القرآن كان مكتوبا من قبل، في عهد النبي ( ص) ولكنه كان مفرقا في الرقاع والأكتاف والعسيب ، فأمر أبو بكر بجمعه في مصحف واحد - إلى أن قال : - فكان أبو بكر أول من جمع القرآن بهذه الصفة في مصحف .

مباحث في علوم القرآن لمناع القطان :  دانستيم که قرآن در همان زمان رسول خدا ( ص) نوشته شده است ولي به صورت جدا جدا و در کاغذ ها و استخوان ها و پوست درخت خرما بود ؛ پس ابو بکر دستور داد که همه آنها را در يک کتاب بنويسند تا اينکه مي گويد : ابو بکر اولين کسي است که اين چنين قرآن را در يک کتاب جمع آوري کرده است .

کلام وي به خوبي نشان مي دهد که قرآن هاي متعددي موجود بوده است ولي قرآن وي بر روي ورقه و به صورت کتاب هاي کنوني بوده است ؛ و اين کلام مخالف کلام کساني است که مي گويند او قرآن را از عده اي از صحابه که قرآن را حفظ کرده بودند – با شهادت دادن دو شاهد – جمع آوري کرد .

آنچه كه دلالت دارد بر اينكه قرآن در زمان ابو بكر جمع آوري شد مقصود اين است كه ابو بكر دستور داد تا قرآني برايش نوشته شود كه از روي نسخه اي كه در عصر پيامبر اکرم(ص) نوشته شده باشد و در يك جا جمع گردد؛ چنانکه ابو شامه در اين مقام گفته : غرض ابو بكر اين بود كه قرآني براي او از روي نسخه عصر – پيامبر (ص) - نوشته شود.

اگر بر فرض ، قبول كنيم كه قرآن را ابو بكر در دوران خلافتش جمع آوري كرده است و كيفيت آن به شكلي كه در اين روايات آمده است مسلما دروغ است زيرا جمع آوري قرآن بر پايه قطع و يقين استوار بوده ، يعني آيات قرآن در اثر تواتر و نقلهاى فراوان و يقيد آور در ميان مسلمانان معروف وشناخته شده بود و همان آيات قطعي و شناخته شده كه در دلها و سينه ها بود و مسلمانان با آنها انس و آشنائي داشتند ، در قرآن آورده شده و در يك جا جمع آوري شد.

 

3. در زمان عمر بن خطاب

اينکه مي گويند : اولين کسي که قرآن را در يک مصحف جمع آوري کرد عمر بود :

اين نظر بسيار ضعيف تر از نظر دوم است ؛ و کسي از بزرگان اهل سنت آن را قبول ننموده است و شايد مقصود از آن همان کلام سابق عمر باشد که از صحيح بخاري نقل شد که وي به ابو بکر گفت تا قرآن را به صورت يک مصحف جمع آوري نمايد . نه اينکه خود وي و يا در زمان خلافت وي چنين شده باشد .

  علامه رافعي مي گويد :

وللنبي ( ص) صحابة كانوا يكتبون القرآن إذا انزل ، إما بأمره أو من عند أنفسهم تاما وناقصا . وأما الذين جمعوا القرآن بتمامه بالاتفاق فهم خمسة .

رسول خدا ( ص) صحابه اي داشتند که وقتي قرآن نازل مي شد آن را مي نوشتند و اين کار را يا به دستور رسول خدا و يا از جانب خودشان و به صورت ناقص يا کامل انجام داده بودند ؛ اما کساني که قرآن را به طور کامل جمع آوري کرده اند پنج نفرند

جمع آوري عمر به معناى اينكه او اول كسي است كه قرآن را در مصحف ( كتاب واحد ) جمع كرد بسيار از دليل دور و بدون مدرك است ، وبي جمع به معناي اينكه او سبب شد و از ابو بكر خواست قرآني از روي قرآن و يا قرآن‌هائي كه با امر پيامبر خدا (ص) جمع آوري شد و نوشته بودند بنويسند. همانگونه سيوطي گفت كه منظور از قول ابن داود اين است كه عمر اولين كسي است كه به جمع قرآن اشاره مي كند.

 

4. شروع جمع آوري آن در زمان ابو بکر بوده

زرقاني عقيده دارد که جمع آوردن قرآن از اموري نيست که در زمان رسول خدا انجام نشده باشد و بعد از ايشان صحابه آن را از خود ابداع کرده باشند ؛ بلکه در اين کار از همان قواعد و دستوراتي استفاده شده بود که رسول خدا در هنگام نزول قرآن  و نيز در هنگام نوشتن آن آيات تا زمان رحلت ايشان ، آن قواعد را بيان فرموده بودند ؛ سپس مي گويد :

 قال الإمام أبو عبد الله المحاسبي في كتاب   فهم السنن   ما نصه : كتابة القرآن ليست بمحدثة ، فإنه کان يأمر بكتابته ، ولكنه كان مفرقا في الرقاع والأكتاف والعسب ، فإنها أمر الصديق بنسخها من مكان إلى مكان مجتمعا ، وكان ذلك بمنزلة أوراق وجدت في بيت رسول الله (ص) فيها القرآن منتشرا ، فجمعها جامع وربطها بخيط ، حتى لا يضيع منه شئ .

امام ابو عبد الله محاسبي در کتاب خود " فهم السنن" مي گويد : نوشتن قران کار جديدي نبود ؛ پس بدرستيکه خود حضرت دستور به نوشتن آن داده بودند ؛ ولي اين نوشته ها جدا جدا و در کاغذ ها و استخوان ها و پوست درخت خرما بود ؛ و همين ها بود که ابو بکر دستور به رونويسي از آنها از يک جا به جاي ديگر به صورت يکپارچه کرد ؛ و آن ها به صورت ورقه هاي جدا جدايي بود که در خانه رسول خدا ( ص) بود و قرآن در آن ها تقسيم شده بود ؛ اما ابو بکر آن ها را در يک جا گرد آورده و آن را با نخ به هم متصل ساخت تا اينکه چيزي از آن گم نشود .

 

5. در زمان عثمان

برخی جمع قرآن را به عثمان نسبت می‌دهند. چنانکه بخاري از موسى از ابراهيم از ابن شهاب از انس بن مالك روايت كرده است كه حذيفة بن اليمان نزد عثمان آمد ، او كه از اختلاف در قراءت قرآن بيمناك شده بود ، به عثمان گفت : " امت را در ياب پيش از آنكه اختلاف كنند مانند اختلاف يهود و نصارى ". آنگاه عثمان به نزد حفصه فرستاد كه صحيفه ها را به نزد ما بفرست تا از روي آنها نسخه برداريم و دوباره به تو برگردانيم ، پس زيد بن ثابت و عبد الله بن زبير و سعيد بن العاص و عبد الرحمن بن الحارث بن هشام را امر كرد آن را در مصحفها نوشتند ، عثمان به آن سه تن از قريش گفت: «اگر شما با زيد بن ثابت درباره جيزي از قرآن اختلاف كرديد آن را به زبان قريش بنويسيد زيرا كه قرآن به زبان آنها نازل شده است.». پس همين كار را كردند تا اينكه صحيفه هارا در مصاحف نوشتند سپس عثمان آن صحيفه ها را به حفصه بازگردانيد و به هر شهري يك نسخه از آن استنساخ شده را فرستاده و دستور داد كه به جز آن هر صحيفه و مصحف را بسوزانيد.

عده اي از بزرگان اهل سنت نيز بدين معنى تصريح نموده اند ، چنانكه حارث محاسبي مي گويد: «در ميان مردم مشهور است كه جمع كننده قرآن عثمان است ولي چنين نيست ، بلكه عثمان از اختلافي كه در ميان اهل شام و اهل عراق در قرائت حروف و كلمات قرآن به وجود آمده، به ترس و وخشت افتاد و مردم را وادار كرد كه قرآن را با يك قرائت و با همان روشي كه خود او و عده اي از مهاجران و انصار اختيار كرده بودند ، بخوانند.»

 

دليل ها بر جمع آوري قرآن در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله و سلم :

 

عقل :

عقل يكي از ادله ايست که دلالت دارد بر اينکه قرآن مجيد در زمان رسول خدا ( ص) جمع آوري شده است و ساير اقوال صحيح نمي باشد ؛ آيا معقول است که رسول خدا که آنقدر در نگهداري و فهم دقيق آيات کوشا بودند به حدي که قبل از نزول برخي آيات خود را به سختي آماده دريافت آن مي نمودند و لذا خداوند آيه ذيل را نازل فرمود :

لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ ، إنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ

سوره قيامت آيات 16 و 17 .

زبانت را به خاطر عجله براي خواندن آن ( قرآن ) حرکت مده ؛ چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست .

 

و کسي که مي داند که قرآن به زودي محور فرهنگ اسلامي تا روز قيانت خواهد شد ، چگونه مي توان تصور کرد که او قرآن را به صورت پراکنده و تنها به صورت حفظ شده در سينه برخي از افراد ، رها کند؟ 

 

حديث ثقلين :

مجموعه روايات معروف به "ثقلين" نزد تمامي مسلمانان معروف و مشهور است ؛ در اين روايات رسول خدا فرمايند من نزد شما دو شيء با ارزش باقي گذاشتم 1- کتاب خدا 2- عترت من يعني اهل بيتم .

از راويان اين روايت مي توان به علماي ذيل اشاره کرد

·          الترمذي در سنن  : ج 5 باب مناقب أهل بيت النبي (ص)

·          أحمد در مسند : ج 3 ص 14 و 17 و 26 و 59

·          حاكم در مستدرك : ج 3 ص 109 با چند سند و مي گويد که اين روايات طبق نظر بخاري و مسلم صحيح مي باشند .

·          ذهبي نيز در تلخيص خويش آن را نقل کرده و اشکالي به آن نگرفته است .

·          علامه مجلسي در بحار الأنوار : ج 3 ص 106 باب فضائل أهل البيت ( ع ) با سند هاي بسيار

·          فاضل وشنوي سند هاي روايت ثقلين را در يک رساله مخصوص جمع آوري نموده است که دار التقريب بين المذاهب الاسلامية قاهره آن را نشر داده است .

·          و طبق آنچه که از عرف عرب به دست مي آيد ، کتاب به نوشته اي گفته مي شود که خصوصيت معيني داشته باشد ؛ پس بر آنچه مردم در سينه هاي خود حفظ داشتند کتاب گفته نمي شود ؛ اما رسول خدا در روايت خويش به چيزي اشاره مي کنند که مي توان به آن گفت که اين کتابي است که براي امتش باقي گذارده است ؛ همانطور که به اشعاري که مردم در سينه هاي خود حفظ مي کنند نمي گويند که اين کتاب شعر است ؛ بلکه مي گويند اين اشعار فلاني است و حتي کلمه ديوان هم به آن گفته نمي شود ؛ و لازمه اين روايت ، مکتوب بودن تمام قرآن در زمان ابلاغ اين روايت بوده است .

 

نوشتن قرآن به دست کاتبان وحی :

 همين مطلب دلالت دارد بر اينکه قرآن در زمان زندگاني رسول خدا بدون توجه به آن رها نشده و به آن توجه خاص مبذول مي شده است ؛ و همين روش از رهبري معصوم مانند رسول خدا انتظار مي رود .

رواياتي که بر جمع قرآن در زمان رسول خدا دلالت مي کنند :

 ·          انس گفته است که :

قرآن را در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم چهار نفر از اصحاب به طور کامل جمع کردند که همگي از انصار بودند :

أبي و معاذ بن جبل و ابو زيد و زيد بن ثابت ؛ به انس گفتم ابو زيد کيست ؟ گفت يکي از عموهاي من .

·          نسايي با سند صحيح از عبد الله بن عمرو روايت کرده است که گفت :

(تمام) قرآن را جمع کردم ؛ پس آن را هر شب مي خواندم ؛ پس اين خبر به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم رسيد ؛ پس فرمودند : آن را در هر ماه بخوان ... و اصل اين روايت در صحيح  بخاري آمده است.

·          حاکم نيشابوري از زيد بن ثابت روايت مي کند که گفت :

كنا عند رسول الله (ص) نؤلف القرآن من الرقاع ،

نزد رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بوديم و قرآن را از روي تکه پارچه ها جمع آوري مي کرديم .

سپس گفته است :

هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه .

اين روايت طبق نظر بخاري ومسلم صحيح است ولي آن را ( در کتاب هاي خويش) نياورده اند .

اين دليل واضحي است بر اينکه قرآن در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم جمع آوري شده است .

·          سيوطي نيز روايات بسياري را نقل مي کند که بر اين مطلب دلالت دارد که قرآن در زمان رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم جمع آوري شده است .

 

مقصود از اينکه مي گويند امير مومنان علي عليه السلام قرآن راجمع آوري نموده است :

 أنه كتبه عما كان عند النبي (ص) ، وأضاف إليه التنزيل والتأويل ، كما في الرواية: ما كان في بيت النبي (ص) فأخذه علي (ع) بأمر الرسول حيث قال له  : يا علي هذا كتاب الله خذه إليك ، فجمعه علي (ع)  في ثوب ومضى إلى منزله ، فلما قبض النبي (ص) جلس علي فألفه كما أنزل الله ، وكان به عالما .

او  آن را از روي آن چه در نزد رسول خدا ( ص) بود نوشته و شان نزول و معناي آيات را نيز در آن آورده است ؛ همانطور که در روايت آمده است که : آنچه در خانه رسول خدا ( ص) بود ، امير مومنان به دستور ايشان جمع آوري نموده ، زيرا ايشان به حضرت فرمودند : اي علي کتاب خدا را بگير ؛ پس علي آن را در لباس خويش گرفته و به منزل خود رفت ؛ وقتي که رسول خدا از دنيا رفتند حضرت نشسته و آن را طبق نزول رونويسي نمود و او بدين مطالب آگاهي داشت .

يعني او در واقع اولين تفسير کتاب خدا را نگاشت و علاوه بر متن قرآن ( طبق ترتيب نزول) هرچه در مورد اين آيات بود در آن آورد ؛ زيرا ايشان از سايرين به اين مطلب آگاه تر بودند .

همانطور که از کلبي نقل شده است که گفت :

لما توفي رسول الله (ص) قعد علي بن أبي طالب في بيته فجمعه على ترتيب نزوله ، ولو وجد مصحفه لكان فيه علم كبير . 

التمهيد في علوم القرآن : ج 1 ص 290 اين مطلب را در  التسهيل لعلوم التنزيل از وي نقل نموده است  .

وقتي رسول خدا ( ص ) از دنيا رفتند ، علي بن ابي طالب (ع) در خانه خود نوشته و قرآن را طبق ترتيب نزول گرد آوري نمود ؛ و اگر اين کتاب يافت شود در آن علم فراواني خواهد بود .

و از محمد بن سيرين نقل شده است که گفت :

 ولو أصيب ذلك الكتاب لكان فيه العلم .

اگر به اين کتاب دست يابيم در آن علم را خواهيم يافت .

 

ترتیب نزول

بنابر آنچه محققان علوم قرآني گفته‌اند كاتبان و نويسندگان وحي آيات هر سوره را كه با بسم الله الرحمن الرحيم آغاز مي شود به ترتيب نزول آن، به دستور شخص پيامبر (ص) مي نوشتند. آنان موظف به رعايت ترتيب نزول آيات بودند. در حقيقت تنظيم آياتي كه نازل مي گشت زير نظر و با اشراف كامل پيامبر صورت گرفته و اجتهاد و نظر شخصي هيچ يك از نويسندگان نمي بايست در اين امر دخالت داشته باشد. همين چينش و نظم آيات نازل شده در كنار يكديگر بود كه سوره اي قرآن را تشكيل مي داد و تحدي و مبارزه طلبي قرآن نيز به همين سوره ها صورت مي گرفت. پيامبر و نويسندگاني كه كتابت قرآن را به عهده داشتند و آيات را پي در پي و به ترتيب نزول مي نوشتند، هرگاه بسمله ديگري نازل مي شد در مي يافتند كه سوره قبل پايان يافت و سوره ديگري آغاز مي گشته است.

ابن عباس می‌گوید: «پيامبر (ص) با نزول «بسم الله الرحمن الرحيم» مي دانست كه سوره قبلي پايان يافته و سوره ديگري آغاز گشته است»

 و از ابن حصار نقل شده كه گفته است: ترتيب سوره ها و وضع هر آيه در موضع خود به وحى بوده، و اين رسول خدا (ص) بوده كه فرمود آيه فلان را در فلان موضع جاي دهيد.

     نکتة‌ مهم دیگری که توجه به آن ضروری است، آن است که بر اساس مدارك تاريخي گاهي آيه يا آياتي نازل مي شد ولي پيامبر اکرم (ص) به نويسندگان وحي دستور داد كه آن آيه و يا آيات را در لا بلاي سوره اي كه قبلا نازل شده و پايان يافته بود قرار دهند. اينگونه تنظيم آيات كه خارج از روال طبيعي نزول آيات بوده است نيازمند به تصريح و تعيين شخص رسول خدا (ص) بود.

     ابن عباس مي گويد: «زماني بر پيامبر خدا (ص) مي گذشت و سوره اي بر آو نازل مي گشت . وقتي آياتي بر آو نازل مي شد بعضي از نويسندگان را احضار كرده، مي فرمود: اين آيات را در سوره اي كه فلان خصوصيات را دارد بگذاريد.

     در نقل ديگر از ابن عباس آمده است كه آخرين آيه اي كه نازل مي شد آيه «واتقوا يوما ترجعون فيه الى الله» بود جبرئل به پيامبر اعلام نمود كه آن را آيه 281 از سوره بقره قرار دهد.

     عثمان بن ابي عاص مي گويد: در محضر پيامبر خدا (صلی‌الله‌وآله‌وسلم) نشسته بوديم كه جبرئل بر او نازل شد. پيامبر فرمود كه جبرئل مرا امر فرمود كه آيه «إن الله يأمر بالعدل و الاحسان و ايتاء ذي القربى ...» را در اين موضع از سوره نحل قرار دهم، ميان آيات استشهاد و آيات عهد سوره نحل قرا داده شد.

1.       آیات هر سوره در هنگام نزول به طور کامل نازل می شده، و تا سوره ای تمام نمی شده، سوره دیگر شروع نمی شده است.

2.       از هر سوره چند آیه نازل می شده است و به تدریج سوره ها کامل می شده است. سؤالی که در این فرض مطرح می شوداین است که آیا جا سازی آیات در سور مختلف به فرمان پیامبر بوده است یا چنین عملی در زمان صحابه انجام شده است؟

 

بررسی نظریه اول:

سیوطی در “الاتقان” روایاتی را می آورد که نشان می دهد پیامبر و مسلمانان با شروع “بسم الله الرحمن الرحیم” متوجه می شوند که سوره قبل تمام شده و سوره جدیدی شروع شده است.این نقل به طور ضمنی نشان می دهد که در زمان پیامبر هر سوره به صورت کامل نازل می شده است. اما از آنجا که علماء اتفاق نظر دارند که: در ابتدای بعثت، فقط چند آیه از ابتدای سوره “علق” نازل شد. که گاهی آیه ای نازل می شد و پیامبر آن آیه را در سوره متناسب خودش قرار می داد. پس این فرض قابل اعتماد نیست.

 

بررسی نظریه دوم:

همان طور که در قسمت اول گذشت، آیات متعددی در تاریخ نام برده شده است که به دستور ایشان در سوره های مختلف جاسازی شده اند. هیچ آیه ای جابجا نشد و اصولا در چینش آیات دخالتی نداشتند. اگر چه برخی از سوره ها مانند ” فاتحه الکتاب” به طور کامل نازل شده است، ولی برخی از سوره ها، بخصوص سوره های بلند قرآن، به تدریج و احیانا در عرض هم (یعنی از هر سوره مقداری نازل می شده است و به تدریج سوره ها کامل می شدند.) نازل می شدند.

در این زمینه مرحوم طبرسی می گوید: “در ترتیب نزول، رعایت ترتیب سوره ها نظر به ابتدای هر سوره است، اگر سوره ای تا چند آیه نازل شود، و پیش از اتمام آن سوره، سوره دیگری به طور کامل نازل گردد و حتی چند سوره دیگر در این میان به صورت کامل نازل شود، آن گاه بقیه سوره اول نازل شود، در این حالت نیز اعتبار ترتیب ( و مکی و مدنی بودن سوره ها)، به نزول ابتداء هر سوره بر می گردد.”

پس چینش و جاسازی آیات در سور مختلف به دستور پیامبر (ص) بوده است.

پس در مورد ترتیب آیات تقریبا اتفاق نظر وجود دارد که، ترتیب آیات به دستور پیامبر و امر توقیفی است.

قرآن در زمان پیامبر، و به دستور ایشان، توسط بعضی از صحابه جمع آموری شد. این جمع، همان کتابت کلام وحی بود.

 

اولین نسخه قرآن

پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) عده ای از صحابه به جمع آوری قرآن پرداختند. از جمله: عبدالله بن مسعود، مقداد بن أسود و ابوموسی اشعری.

صحابه بر حسب دانش و شایستگی خود به جمع آوری آیات و مرتب کردن سوره های قرآن دست زدند و هر یک آن را در مصحف خاص خود گرد آوردند. برخی که خود از عهده این کار بر نمی آمدند، از دیگران می خواستند تا مصحفی برای آنان استنساخ کنند و یا آیات و سوره های قرآن را در مصحفی برای آنان گرد آورند. به این ترتیب و با گسترش قلمرو حکومت اسلامی، تعداد مصحف ها رو به فزونی گذاشت.

جمع کنندگان مصحف ها متعدد بودند و در این جهت با یک دیگر رابطه ای نداشتند. و از نظر صلاحیّت و استعداد و توانایی انجام این کار یکسان نبودند. بنابراین، نسخه هرکدام از نظر روش، ترتیب، قرائت و … با دیگری یکسان نبود. اختلاف در مصحف ها و قرائت ها، اختلاف میان مردم را ایجاد می کرد. دامنه اختلاف به آن جا رسید که حتّی در مرکز خلافت (مدینه)، معلمان قرآن، شاگردان خود را به صورت های مختلف تعلیم می دادند.

این اختلافات، زمینه تقاضای صحابه از عثمان را برای یکی کردن مصحف ها به وجود آورد. وی ابتدا گروهی متشکل از چهارتن، به نام های زید بن ثابت، سعید بن عاص، عبدالله بن زبیر و عبدالرحمان بن حارث را مأمور این کار کرد. سپس به دلیل مخالفت برخی صحابه هشت تن دیگر را بر این جمع افزود. در این دوره ریاست املای آیات با صحابی بزرگ پیامبر «ابی بن کعب» بود. این گروه مصحف ها را از اطراف و نقاط مختلف کشور پهناور اسلامی، جمع کرده و قرآنی را، از بین آنها فراهم آوردند و مصحف های دیگر به دستور عثمان، سوزانده یا در آب جوش انداخته شد.

امامان معصوم (ع) قرآن موجود را تأیید و تلاوت بر اساس آن را سفارش کرده اند؛ مثلاً حضرت علی (ع) رأی موافق خود را با این برنامه اظهار نمود. ابن ابی داوود از سوید بن غفله روایت کرده است که علی (ع) فرمود: “سوگند به خدا که عثمان درباره مصاحف (قرآن) هیچ عملی را انجام نداد، مگر این که با مشورت ما بود”.

در روایت دیگری آمده است که حضرت علی (ع) فرمود: “اگر امر مصحف ها به من نیز واگذار می شد، من همان می کردم که عثمان کرد”.

کمیتۀ یکسان کردن مصاحف از طرف عثمان در انجام مأموریت خود سه مرحله اساسی را طی کرد:

1. جمع آوری منابع و مآخذ صحیح برای تهیۀ مصحف واحد و انتشار آن بین مسلمانان.

2. مقابله مصحف های آماده شده با یک دیگر، به منظور حصول اطمینان نسبت به صحت و عدم وجود اختلاف بین آنها.

3. جمع آوری مصحف ها و یا صحیفه هایی که قرآن در آنها ثبت شده بود از تمامی بلاد اسلامی و محو و نابود کردن آنها.

ولی این کمیته، در این مراحل سه گانه، دقت لازم را به کار نبرد و در انجام وظایف خود اندکی تساهل ورزید. به خصوص در مرحله دوم (مقابله مصاحف) که نیازمند دقّت و بررسی بیشتری بود.

در مرحله جمع آوری مصحف ها و محو آنها، عثمان به این نحو عمل کرد که افرادی را به بلاد مختلف فرستاد و مصحف ها و صحیفه هایی را که قرآن در آنها ثبت شده بود جمع آوری کرد و دستور داد آنها را بسوزانند.

در ابتدای امر عثمان تصور می کرد یکی کردن مصاحف کار آسانی است، لذا گروهی را برای انجام آن گرد آورد که شایستگی کافی نداشتند. سرانجام به گروهی دیگر متوسل شد که افراد لایق و با کفایتی چون «سیّد قرّا» و صحابی بزرگ «أبّی بن کعب» در میان آنان بود.

از طرف دیگر، عثمان به همه مسلمانان اعلام کرد که هر کس، هر قسمت از قرآن را که از پیامبر (ص) شنیده است، در اختیار کمیته بگذارد.بر اثر این اعلام، مردم الواح و استخوان ها و چوب هایی را که قرآن بر آن نوشته شده بود، آوردند.

مورّخان در شماره مصحف های تهیه شده یکسان که به اطراف بلاد اسلامی فرستاده شده است، اختلاف دارند. ابن ابی داود تعداد آن ها را شش نسخه می داند که هر یک به یکی از شش مرکز مهم اسلامی آن روز ارسال شد. این شش مرکز عبارتند از مکّه، کوفه، بصره، شام، بحرین و یمن. وی اضافه می کند که علاوه بر این شش نسخه، یک نسخه نیز در مدینه نگه داشته شد که آن را به نام «امّ» یا «امام» می نامیدند.

پس، اولین نسخه قرآن به نام «أم»، طبق نظرات محققین که در زمان عثمان جمع آوری شد، در مدینه نگه داری شده است.

مصحفی که به هر منطقه ای فرستاده شده بود، در مرکز منطقه حفظ می شد و از روی آن، نسخه های دیگری استنساخ می شد تا در دسترس مردم قرار گیرد. و تنها قرائت این مصحف ها رسمیت داشت و هر نسخه و یا قرائت که با این مصحف های یکسان، مخالف بود، غیر رسمی و ممنوع شناخته می شد و استفاده از آنها موجب مجازات بود.

مصحف مدینه مرجع عمومی بود و اگر میان مصحف های فرستاده شده در بلاد دیگر، اختلافی پیدا می شد، برای رفع اختلاف و تصحیح آنها مصحف مدینه ملاک قرار می گرفت و مطابق با آن، مصحف های دیگر تصحیح می شد.

نتیجه نهایی بين تمامي روايات آن است که قرآني که در دست ماست در همان زمان رسول خدا و به دست صحابه در مقابل ديدگان ايشان بر روي کاغذ ها گردآوري شده است و بدين گونه نبوده است که عده اي بعد از رحلت رسول گرامي اسلام آن را از سينه هاي مهاجر و انصار جمع آوري بنمايند ؛ و بعد از رحلت رسول خدا چون قرآن ايشان در دست امير مومنان بود و لذا ابو بکر نمي توانست آن را به چنگ آورد ، لذا دستور داد تا قرآن را از روي مصحف هاي ساير نويسندگان وحي ( که در زمان رسول خدا آن ها را جمع آوري نموده و به رسول خدا نشان داده بودند ) رونويسي کرده به صورت يک کتاب در آورند ؛ زيرا تا آن موقع ، قرآن با وجود کامل بودن به صورت ورقه هاي جدا جدا بود و همه ورقه ها را در يک پارچه جمع آوري مي نمودند ؛ اما وي دستور داد تا آن را به صورت يک کتاب در آوردند ؛ و نيز در مورد جمع قرآن در زمان عثمان بايد گفت که مقصود آن است که وي دستور داد تا تمامي مردم قرآن را به يک ترتيب و يک لهجه بخوانند .

 

منابع و مستندات:

 

1.       قرآن كريم

2.       الهي مظلومي، رجعلي، علوم قرآن ( پژوهشي پيرامون آخرين كتاب آسماني )، نشر آفاق،1360.

3.       بخاری، محمد بن اسماعیل، الصحیح، دار الفکر، بیروت، 1401ق.

4.       خوئي، سيد ابو القاسم، بيان در علوم و مسائل كلي قرآن، مترجم : محمد صادق نجمي و هاشم زاده هريسي،  انتشارات دانشگاه آزاد اسلامي – واحد خوى ، چاپ پنجم ، 1375.

5.       حاکم نیسابوری، محمد بن محمد، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق یوسف المرعشلی، دار المعرفة، بیروت، 1406ق.

6.       حجتي، سيد محمد باقر،‌ تاريخ قرآن، ناشر : دفتر نشر فرهنگ اسلامي،تهران، چاپ هفتم، 1373.

7.       الزركشي، بدر الدين محمد بن عبد الله، البرهان في علوم القرآن،

8.       السيوطي، عبد الرحمن بن ابی‌بکر، الاتقان في علوم القرآن، مترجم: سيد مهدي حائري قزويني، منشورات الرضى، بيروت، 1373.

9.       طباطبائي، سيد محمدحسین،  تفسير الميزان،  مترجم : محمد باقر موسوي همداني

10.   المتقی الهندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1409ق.

11.   المصاحف، ابن ابي داود

12.   علوم القرآن ، محمد هادي معرفت

13.   تسهيل العلوم التنزيل ، الغرناطي الكلبي

14.   تفسير القمي ، علي ابن ابراهيم القمي

15.   تاريخ و علوم القرآن ، سيد ابو الفضل مير محمدي زرندي

16.   كنز العمال، علي بن حسام الدين الهندي

17.   تاريخ يعقوبي ، احمد بن يعقوب بن جعفر بن وهب يعقوبي

18.   التنبيه و الاشراف ، ابو الحسن علي بن الحسين بن علي المسعودي

19.   كتاب سليم بن قيس الهلالي ، سليم بن قيس الهلالي

20.   مجمع البيان ، ابو الفضل بن الحسن الطبرسي

21.   دانشنبمه اسلام پدیا

22.   پایگاه اطلاعاتی شمیم شیعه


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها: جمع آوری قرآن در 400 سال,
[ شنبه 17 اسفند 1392 ] [ 18:34 ] [ میلاد شهسواری ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم میلاد شهسواری هستم و از خدمتگذاران کوچک قرآنی که هدفم توسعه فرهنگ قرآنی هستش و انشاالله که مورد رضایت خداوند متعال قرار گرفته باشه. والسلام علیکم
نويسندگان
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کتاب نور و آدرس http://ketabenor.lxb.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.تبادل لینک ما فعال هست از همکاری شما متشکریم.





امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 346
بازدید کل : 70918
تعداد مطالب : 64
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1